میخواستم ماه را ببینم
بالای تختم رفته بودم و تمام جسمم را روی پنجره نیم خیز کرده بودم
ماه اما برای همیشه پنهان شده بود
چراغ های خانه ی پشتی به خیال خودشان جای ماه را گرفته بودند
غافل از اینکه ماه، حضورش را از دیده شدن به عاریت نمیگرفت
ماه پنهان شده بود اما ... بود... ماه، هميشگي ترين بود در شب هاي من...
ستر مسطور......برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 13
برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 7
کاش آدمی وطنش را همچون فرشته ها می شد با خود ببرد هرکجا که خواست... ستر مسطور......
برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 10
برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 23
برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 16
برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 53
او ياد من افتاده بود و آمده بود به پيج لينكداين من سر زده بود ...
رفيق 8 سال پيش را مي گويم در آن روزهايي كه فكر ميكردم دنيا در دستان من است...
امروز اما لبخند تلخي زدم... ياد خاطرات بام تهران و فرحزاد افتادم... به لينكداين اونگاه نكردم...
دستهايم را گذاشتم توي جيبم... سرم را محكم تر توي يقه ي لباسم فرو بردم و گذاشتم تا او قله هاي موفقيت را طي كند...
ستر مسطور......
برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 58
آينه مگه تو هموني كه يه روز
مي خواستي خورشيد و با دست بگيري
ولي امروز شهر شب خونت شده
داري بي صدا تو قلبت مي ميري
ميشكنم آينه رو تا دوباره
براي از گذشته ها حرف نزنه
آينه مي شكنه هزار تيكه ميشه
ولي باز تو هر تيكش عكس منه !
ستر مسطور......برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 66
پناه به غم از غم
پناه به تو از غم
پناه به غم از تو
پناه به غم از من
پناه به غم از غم
.
.
.
ستر مسطور......برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 54
دل زارم ... فغان كم كن ...
تو اشك از ديدگان كم كن ...
ستر مسطور......
برچسب : نویسنده : mehr-banoooo بازدید : 54