میخواستم ماه را ببینمبالای تختم رفته بودم و تمام جسمم را روی پنجره نیم خیز کرده بودمماه اما برای همیشه پنهان شده بود چراغ های خانه ی پشتی به خیال خودشان جای ماه را گرفته بودند غافل از اینکه ماه، حضورش را از دیده شدن به عاریت نمیگرفتماه پنهان شده بود اما ... بود... ماه، هميشگي ترين بود در شب هاي من... بخوانید, ...ادامه مطلب
کی رود رخ ماهت از نظرم... نظرم... , ...ادامه مطلب